فاجعههای بزرگ همیشه نشانههایی قبل از وقوع دارند. اما غالباً ما از آنها غفلت میکنیم.
فاجعههای بزرگ همیشه نشانههایی قبل از وقوع دارند. اما غالباً ما از آنها غفلت میکنیم.
«آدمیزاد طبیعت و سرنوشت را مقصر هر چیزی میداند، در حالی که سرنوشت هرکس چیزی نیست جز انعکاسی از شخصیت، احساسات، اشتباهات و ضعفهای او.»
بخشی از زندگی روبهروشدن با شکستهاست و گاهی این شکستها آدمهایی هستند که روزی عاشقانه دوستشان داشتهای.
هر انسانی میتواند نبردهای قهرمانانه خود را در درون خود به انجام برساند. و، اگر قهرمانانه فکر و عمل کند خود را دوست خواهد داشت و زندگی باری بر دوش او نخواهد بود.
بعضی وقتها مدت زمانی که کسی را میشناسی چندان تعیینکننده نیست، بلکه آنچه به طور مشترک پشت سر گذراندهاید، اهمیت دارد.
آدم در بیستسالگی با عشق زندگیاش در سیسالگی با خود زندگی و در چهلسالگی با اندیشه زندگیاش روبرو میشود.
هرچه بیشتر باهم وقت میگذراندیم، حتی هنگامی که هیچ حرفی میانمان ردوبدل نمیشد، بیشتر کنارش احساس آسودگی میکردم. میتوانستم احساس کنم که او هم، بهمرور بیشتر با من احساس راحتی میکرد.
میترسم روزی برسد که آنکسی که بودم را به یاد آورم و آنکسی که هستم را فراموش کنم.