معرفی کتاب «یاد او» که اخیرا توسط نشر آموت منتشر شده است
رمان «یادِ او» نوشته کالین هوور اخیرا با ترجمه عباس زارعی توسط نشر آموت منتشر شده و در مدت زمان کوتاهی به چاپ دوم رسیده است. استقبال از این کتاب خیلی هم دور از ذهن نبود چون این اثر در نقاط مختلف دنیا با استقبال روبهرو شده است. داستان از این قرار است که کِنا روان میتواند زندگی تازهای را آغاز کند، اما ترجیح میدهد به جایی بازگردد که همه مشکلات از آنجا آغاز شده است. او به دلیل قتل غیرعمد نامزدش، اسکاتی، پنج سال را در زندان سپری کرده است.
همه ما جنگجو هستیم
کنا مادر یک دختر پنجساله به نام دییم است. تنها امید و انگیزهاش برای بازگشت به زندگی دیدن دخترش است، دختری که هرگز فرصت دیدارش را نداشته است. بنابراین باید ثابت کند مادر خوبی است، اما راه دشواری را در پیش دارد؛ چون والدین اسکاتی از او متنفرند. لجر، دوست اسکاتی هم از او نفرت دارد، اما شاید تنها کسی باشد که کورسویی از امید را به قلب این زن دلشکسته بتاباند. «یاد او» یک درام با ضرباهنگ تند است که به مقوله بخشش و گذشت میپردازد. داستان زنی جوان که عشق زندگیاش را از کف داده، تنها کسی که میتوانست به او تکیه کند.
حال باید نبردی سخت را آغاز کند تا بتواند بخشی از زندگی دختر نادیدهاش شود. همه ما جنگجو هستیم، اما وقتی زنی مادر شود، توانایی او در جنگیدن با دنیا برای محافظت از فرزندش به طور چشمگیری افزایش مییابد. البته چون والدین اسکاتی آدمهای خوبی هستند و دییم در محیطی امن و آرام پرورش مییابد، شاید مبارزه کنا برای ورود به زندگی آنها قدری خودخواهانه به نظر برسد. شاید این خودخواهی ریشه در گذشته او داشته باشد، در فقدان یک زندگی اجتماعی؛ و ناتوانی او در ارتباط با دیگران. رویارویی کنا با پدر و مادر اسکاتی بسیار دشوار و شوکهکننده است؛ چرا که او مادرِ نوه آنها و قاتل پسرشان است. درد، احساس گناه و بیچارگی همه شخصیتها کاملا آشکار است. میتوان کنار همه آنها ایستاد و با آنها همدردی کرد. قلب شما برای آنها به درد میآید، چون همه شخصیتهای داستان قربانی تصمیمات بد و موقعیتهای بد بودهاند.
داستان دو راوی دارد و از زبان کنا و لجر روایت میشود. بنابراین میتوان از دو دیدگاه مختلف به ماجرا نگاه کرد. اولین ملاقات کنا و لجر نشان میدهد آگاه شدن از گذشته افراد تا چه حد میتواند بر برداشت و رفتار اطرافیان تاثیر بگذارد. نه فقط لجر و والدین اسکاتی، بلکه همه مردم شهر از قبل درباره این زن جوان داوری کردهاند. از نظر آنها، کنا آدمی بیرحم و بیعاطفه است. لجر وقتی اولین بار او را میبیند، دلش میسوزد و درصدد کمک کردن به کنا برمیآید، اما وقتی متوجه میشود این زن قاتل بهترین دوستش است، همه چیز عوض میشود و کینههای کهنه، نو میشوند.
لجر دلایل کافی برای نفرت از کنا دارد، چرا که به خاطر این زن، دوست عزیزش را از دست داده و سالها شاهد سوگ و اندوه والدین او بوده است. بنابراین ظاهر شدن کنا در شهر، باعث میشود به دفاع از کسانی برخیزد که دوستشان دارد. دییم زندگی خوبی دارد و حضور کنا میتواند همه چیز را به هم بریزد. به طور خلاصه، «یاد او» رمانی بسیار احساسی است که خواندنش باعث میشود بغض کنید و اشک از چشمانتان سرازیر شود.
قلم کالین هوور چنان قدرتمند است و داستانهایش چنان گیرا که وقتی خواندن آثارش را آغاز میکنید، دوست ندارید کتاب را زمین بگذارید. شخصیتها بهخوبی پرداخت شده و جذابند، میل آنها برای جنگیدن برای عشقشان قلب شما را میفشرد و احساستان را درگیر میکند. درد و اندوه هر شخصیت را حس میکنید و همدرد او می شوید. «یاد او» رمانی است که همواره در قلب و ذهن شما باقی خواهد ماند.
کالین هوور نویسنده این کتاب در سال ۱۹۷۹ در سولفور اسپرینگز تگزاس متولد شد و بیش از بیست رمان نوشته که فضایی عاشقانه و معمایی دارند. بیشتر آثار او جزو پرفروشترینهای نیویورکتایمز بودهاند. خانم هوور لیسانس علوم اجتماعی دارد و تا کنون نامزد و برنده جوایز گوناگونی برای آثار ادبی خود شده است. از دیگر آثار مطرح او او میتوان به رمانهای «ما تمامش میکنیم» و «اگر حقیقت این باشد» اشاره کرد.