میخوام این گلدان شاهد عهدی باشه که الان بین ِ من و #نشر_آموت و شما بسته میشود
اینروزها شرایط مملکت نیازی به گفتن نداره. به قول دوستی انگار در ایران هر هفت سال یکبار باید قیمتها تغییر کند تا ... تا نمیدانم چه اتفاقی بیفتد.
هفتسال پیش هم کاغذ یکدفعه از بندی سیهزارتومان رفت تا نود هزار تومان و بعد که موجها کنار کشید روی شصت هزار تومان ماند و این وسط قیمت ِ همهی کتابها دو برابر شد؛ چون کتاب تابع ِ قیمت کاغذ است.
از زمستان پارسال سیر صعودی قیمت کاغذ اوج گرفت و از بندی شصتوپنجهزارتومان رفت و رفت و حالا رسیده به نزدیک صدوده هزار تومان هر بندی. هنوز هم این صعود ادامه دارد.
دیروز شنیدم خیلی از دوستان ِ ناشر و کتابفروش شروع کردهاند به برچسب زدن روی قیمتهای قبلی پشت جلد کتابها و قیمت جدید را اعلام میکنند
از این که اعتراض کردم به این کارشان، گفتند اینکاره نیستی و ... البته به لحاظ ِ اقتصادی حق با این دوستان است و کتاب هم کالاست و باید براساس افزایش قیمت ِ کاغذ و باقی ِ خدمات، افزایش پیدا بکند
اما
اما این گلدان ، شاهد من و #نشر_آموت و شما که هیچ کتاب آموت برچسب قیمت نخواهد خورد و اگر جایی با این مورد روبرو شدید حتما گزارش بدهید تا از طریق #اتحادیه_ناشران_و_کتابفروشان پیگیر بشوم.
تمام کتابهای انبار آموت به قیمت ِ درج شده به فروش خواهند رفت و بالطبع اگر تجدید چاپ بشوند، قیمتهای جدید براساس قیمت روز محاسبه میشود.
بخشی از بلایایی که سر این مملکت میآید زیر سر مردم آن مملکت است که به همنوع خود رحم نمیکنند.
امیدوارم #کتابخوان بمانیم.
آمین