ريحانه شعبانپور: اين موضوعى بود كه ذهن "كلاريس" مادر "آرتور"را به خود مشغول كرده بود."كلاريس"قبلا تصويرگر كتاب ها بوده و بنابراين قدرت تخيل بسيار قوى دارد و با يارى گرفتن از اين قدرت و با همراهى همسر وفادارش "ويكتور" دنياى زيبايى را براى فرزند خردسالش ترسيم مى كند كه در آن: مادر مهربانى براى انجام يك مأموريت،عازم "اورانوس"است و قرار است در آنجا قلموى بزرگ دنيا را در دست بگيرد و فقط به خلق زيبايى ها بپردازد و با "ستاره ساز" شدن،اجازه ندهد روح فرزندش با يك زخم عميق دچار آسيب شود...
بعد از كتاب " #فرداها " اين دومين اثرى بود كه از "مليسا ده كوستا" نويسنده جوان #فرانسوى ميخوندم و بايد اعتراف كنم عميقا تحت تأثير قلمش قرار گرفتم و در بخش هايى از كتاب اصلا كنترل اشك هام رو نداشتم و احساساتم خيلى درگير قلم ناب و شاعرانه اين نويسنده قرار گرفته بود.
اين اثر به شما نشون ميده "مادرى" كردن حتى با وجود رنج و غم،باز هم ميتونه زيبا و شيرين باشه،در صورتى كه بلد باشيم زيبايى هارو ببينيم و بلد باشيم به دنبال "خوشبختى" نه در دوردست ها كه در اطراف خودمون بگرديم.
واقعا در انتخاب كلمات درست براى بيان احساس واقعيم نسبت به اين رمان عاجزم! بدون اغراق و بى ترديد،قلم جادويى اين نويسنده به همراه ترجمه خوب
آقاى "نورى" و ويرايش بى نقص آقاى "حامد منصوریان" كتابى رو پيش روى شما قرار داده كه قراره قلب شمارو تسخير كنه،بهتون قول ميدم.
ویراستار: حامد منصوریان
نشر آموت
https://t.me/aamoutnevesht/176381