رعنا پورصادق: برای یک کودک تمام جهان در آغوش گرم پدر و مادرش خلاصه میشود، هرچه بخواهد در اختیارش است؛ در این آغوش از تمام بدیها به دور است و جهانش در امنیت کامل است.
روزی که یکی از پایههای این جهان بلغزد، برای یک کودک انگار تمام جهانش فرو ریخته است. تمام تصوراتش از جهان فرو میپاشد و هستیاش میان سیاهیهای دنیا گم میشود.
اما اگر فرصتی باشد تا بتوان کمی از این فروپاشی جلوگیری کرد، چه؟!؟
مادری که میداند روزهای نوجوانی و جوانی پسرش را نمیبیند، برای پسرش چه میکند؟ آیا میتوان به روشی بخشی از وجودش را برای پسر کوچکش به یادگار بگذارد؟ آیا میتوان برای نبودنش بهانهای قابل فهم جور کند؟
مادر داستانِ ما در عین ناراحتی و عذاب برای نبودنش در تلاش است تا هرچند اندک در روزهای نبودنش برای پسرش مادری کند، شاید مرهمی بر درد نبودنش باشد.
مادری که تصویرگر قابلی است و با زبان نقاشی برای پسرش داستان زندگی بعد از نبودنش را به تصویر میکشد؛ همان تصویرِ تکراری بودن در آسمانها، اینبار به شیوهای جدید، با سفر به اورانوس و بودن در سرزمین ناشناختههای بنفشاش.
ستاره ساز دومین اثری است که از خانم ده کوستا خواندهام، در داستان اول مادری فرزندش را از دست داده است و در داستان دوم فرزندی مادرش را. شاید همین تعریف ساده برایتان تکراری و غمانگیز باشد، اما صبر کنید و همراه کلمات خانم ده کوستا شوید تا از اعجاز عشق و زندگی در عین غم لذت ببريد. در هر دو داستان غمِ از دست دادن همراه شده است با یافتن روشی جدید برای ادامه دادن به زندگی.
در ستاره ساز اعجاب هنر به کمک مادر میآید، مادری که فرصتی اندک برای مادری کردن دارد اما هنر تصویرگریاش اجازه میدهد در تاریکترین روزهای پیش روی فرزندش نیر حضور داشته باشد و برایش مادری کند.
ستاره ساز کتابی است کم حجم با روایتی تلخ از از دست دادن مادر اما در عین حال داستانی است حال خوب کن؛ به شما یاد میدهد در هر غمی پنجرهای رو به آفتاب هست تنها باید پردههای سیاه را کنار بزنید، تلاش کنید تا غبار سیاهی روی شیشه پاک شود و آنگاه بارقهای از نورِ امید صورتتان را گرم کند.
پن: این کتاب به هرکسی دلیلی خاص برای گریه میدهد ولی عمیقترین گریه من، گریه برای خواهرش بود؛ امان از عشق خواهری
ویراستار: حامد منصوریان
نشر آموت
https://t.me/aamoutnevesht/176521