جاده رستگاری
(رمان)
جان هارت
مترجم هدیه گرامیمقدم
۶۳۶ صفحه
تصور کن:
پسری تفنگ به دست، منتظر مردی است که مادرش را کشته است.
ماموری به دردسر افتاده بعد از یک تیراندازی بیرحمانه با گذشتهاش روبهرو میشود.
پلیس خوبی بعد از سیزده سال در زندان بودن، آزادانه قدم در اعماق جنگل میگذارد.
روی محراب کلیسایی متروکه، جسدی میان پارچهای سفید رنگ سرد میشود...
این شهری است در آستانهی فروپاشی.
این همان جادهی رستگاری است.
«جان هارت» نویسندهی پنج رمان پرفروش نیویورکتایمز با نامهای پادشاه دروغها، رودخانهی پایینی، بچهی آخر، خانهی آهنی و جادهی رستگاری است. او تنها نویسندهی تاریخ است که جایزه ادگار را برای چند رمان متوالی برده است. هارت همچنین جوایز بری، و بهترین ادبیات داستانی کتابفروشی مستقل جنوبی، و جایزهی ایان فلمینگ استیل دگر و جایزه ادبیات کارولینای شمالی را برده است.
رمانهای جان هارت به سی زبان ترجمه شده است و در بیش از هفتاد کشور منتشر شده است.
جان میگوید: «تنها رویای حقیقی من این بوده است که خوب بنویسم و خوب چاپ بکنم.»
جان هارت سال ۱۹۶۵ در کارولینای شمالی متولد شد. پدرش جراحی جوان و مادرش معلم فرانسه بود که برای پرورش فرزندانش دست از معلمی کشید. والدینش از هم جدا شدند اما آنطور که میگوید کودکیاش به خوشی طی شد: «خاطره محبوبم از کودکی یک مزرعهی پانصد جریبی است که من و دوستانم در آن به ماجراجویی میپرداختیم و روزها توی آن گم میشدیم.»
بعد از دبیرستان به کالج دیودسن که درست بالای شارلوت بود و خودش آن را «مدرسهای عالی» توصیف میکند رفت. مدرک تحصیلی او در رشتهی حقوق اقتصادی است.
هارت بعد از بانکداری، کارگرار بورس، و وکیل مدافعه جنایی بودن، حالا یک نویسنده تمام وقت است.
او میگوید: «آن کسانی که میتوانند ساعت چهار صبح بنویسند و همچنان در دنیای واقعی فعالیت بکنند را ستایش میکنم اما بعد از دو تلاش ناموفق متوجه شدم من این استعداد خاص را ندارم.»
جان هارت بیپرده مینویسد. جادوی نثرش در گرمی و افسونگری دلنشینش با جیمز لیبورک مقایسه میشود. او با جادهی رستگاری، نثرش را به سطح دیگری برده است. شروعش بسیار دردناک است و فصلهای بعدی شما را به سیاهچاله میکشاند. این رمان را بخوانید و بعد بروید و بقیه رمانهایش را بخوانید. کارش بسیار خوب است.
دیوید بالداچی
برجسته، جسورانه و غیرقابل کنار گذاشتن. جادهی رستگاری از همان صفحهی اول من را درگیر خودش کرد. جان هارت استاد قصهگویی است.
هارلان کوبن
یکی از بهترین نویسندههای رمانهای هیجانی، در ردهی دیوید بالداچی، جان گریشام، فدریک فورسایت و لی چایلد. گاهی نوشتههای هارت چنان با خوشآهنگی در صفحات اوج میگیرند که فقط با جیمز لی بورک قابل مقایسه است. فراموش نشدنی.
دیلی میل. انگلیس
برنده جایزه ادگار، جان هارت در «جاده رستگاری» جایگاهش را به عنوان یکی از رماننویسهای ممتاز آمریکایی و نویسنگان معمایی محکم کرده است. داستان دردناکی که به زیبایی بیان شده و ترکیب بینظیری از عقل و زور بازوست. سادگیاش خواننده را تسخیر میکند و حالت دردناک احساسیاش او را میخکوب میکند. این کتاب، رمان فوق.العادهای است که در آن قلب آدمی ثابت میکند خود سردرگمترین معماست.
پراویدنس ژورنال
صفحهها تقریباً بدون اختیار تا به پایان جلو میروند. گاهی نوشتههای هارت پاک و شاعرانهاند و گاهی چنان خشونت و بیرحمی را توصیف میکند که خواندنش بسیار وحشتناکاند. و احتمالاً این بهترین راه برای توصیف این کتاب باشد- رمانی که همه چیز از شکنجه و شکنجه کردن مردم تا زیبایی و آنچه که در طبیعت بشر بهترین است را دارد. هارت به زیبایی میتواند همه را داشته باشد.
Examiner.com
هارت یکبار دیگر نشان داد هر کجا پای رمانهای روانشناسی و آن دسته از رمانهایی در میان باشد که جرم و دلهره و نگاهی به ذهن و روح آدمی را با هم ترکیب میکنند جز بهترین نویسندههاست.
گرینزبورو نیوز
