جیمانجان گفته بود از اصفهان، بلیط گیر نیاورده و چهاردهم نمیرسد به کتابفروشی. به آرمیتاجان پیام دادم که «دخترم! میرسی صبح زود، کتابفروشی باشی که مامور پست برای بردن بستههای پستی میآید.» جواب داد «بله. جیمان جان پیام داده.»
با این حال نگران بودم آرمیتاجان دیر نکند که آقای پستچی، با وجود اینکه صدبار بهش گفتیم کمی دیرتر بیاید، همیشه همان اول وقت ساعت 9 صبح، دم در میایستد که بستهها را ببرد.
رسیده بودم سر #مرزداران که پیامک دزدگیر کتابفروشی آمد؛ یعنی آرمیتاجان رسیده. ماشین گرفتم به قصد میدان انقلاب.