نشر آموت سال ۱۳۸۹ برای اولینبار با ۱۲ عنوان کتاب و زیرمجموعهی ناشر دیگری به نمایشگاه کتاب تهران رفت؛ رفتیم. من بودم و ایرناجان. روز اول ایستادیم فقط و نهایت شیرینی به دوستانی تعارف کردیم که برای تبریک میآمدند. همان روز ایرنا گفت «پس کتابها چی؟»
و فردایش گفت «بولتنهای خبری کتابها را بیاور!»
آنوقتها هر معرفی و گفتگو و یادداشت و نقد هر کتاب را جداجدا جمع میکردم و بولتن میساختم.
آوردم.
از روز دوم ایرنا با نشان دادن آن مطالب، با مردم به گفتگو ایستاد.
جان گرفتم و خودم هم آمدم به میدان. روز اول جمعا ۸ جلد کتاب همراه دوستان رفته بود و روز دوم رسید به ۸۰ جلد و روز آخر رسیدیم به ۴۰۰ جلد کتاب.
و این آغازی بود برای معرفی کتابها و نویسندههای تازه به مخاطبانی که نمیشناسندشان.
اوایل با نگاه تردید بهمان نگاه میکردند و گاهی حتی نگاهی که میلرزاندمان اما ایستادیم.
سال دومی که به نمایشگاه کتاب رفتیم، من بودم و ایرناجان و جیمانجان و خانمبرنگی؛ با ۴۵ عنوان کتاب. همان رویهی سال اول را دنبال کردیم و کتابها را معرفی کردیم.
هنوز به سال سوم نرسیده بودیم که دیدم همان کتابها که ما در نمایشگاه کتاب تهران معرفی کردهایم، پا درآورده و به کتابفروشیها و شهرکتاب رسیدند.
بعد حمیدخان اضافه شد و رویاخانم و بعد خانم مهدیلو و بعد مارال و نفیسه و غزال و مهشید و زهرا و و فروغ و نیایش و وستا و خیلی از کتابخوانها که پیش از آمدن به داخل غرفه، فقط کتابخوان بودند و بعد شدند معرفیکنندهی کتابها به کتابخوانان.
امسال سیزدهمین دورهی حضورمان بود (دو دوره به خاطر کرونا برگزار نشد که اگر برگزار شده بود امسال پانزدهمین حضورمان میشد.)
از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ هر سال به ۱۷ شهر میرفتیم؛ #نمایشگاه_کتاب_استانی. و این از جان مایه گذاشتن برای کتابها، خلق همیشگیمان بود؛ چه وقتی خودم میرفتم و چه وقتی حمیدخان میرفت.
تمام فکر و ذکر این سالها که پابهپای کلمهها، موهایم سفید و سفیدتر شده و میشود، این بوده که مردمی که به کتاب بیاعتماد شدند، اعتمادشان را برگردانیم و بدانند تنها نجاتدهندهی همهی ما، #کتاب هست.
و امسال با ۳۲۰ کتاب به #نمایشگاه_کتاب_تهران آمدهبودیم و این خانه باشکوهتر بود؛ چون در روزهای ناامیدی مردم، کتابهایی را بهتان و بهشان معرفی میکردیم که امیدبخش هستند؛ امیدوارم واقعا مصداق اسم این کتاب بوده باشیم: #مثل_آب_برای_گل
یکبار دیگر در سکوت، این روزها را مرور کنیم، از نگاه دوربین حسامجان حاجیپور که بیهمتاست.
روز اول
روز دوم
روز سوم
روز چهارم
روز پنجم
روز ششم
روز هفتم
روز هشتم
روز نهم
روز دهم
روز یازدهم