مارتین زوتر نویسنده این اثر در سال ۱۹۹۷ با نوشتن اولین رمان خود به نام «دنیای کوچک» به شهرت دست یافت. تلویزیون سوئیس نیز در سال ۲۰۱۱ جایزه سوئیس (سوئیس اوارد) را در رشته ادبیات به دلیل اینکه آثار زوتر به صورت منظم در لیست آثار پرفروش آلمانی زبان قرار دارند، به وی اعطا کرد. همچنین در سال ۲۰۱۱ فیلمی از روی رمان «لیلا، لیلا» ساخته شد که در جشنواره بینالمللی مینیا پولیس به عنوان بهترین فیلم روایت تصویری انتخاب شد.
داستان این رمان روایتی است از زندگی داوید کرن؛ جوان بیست و سه ساله و گارسن یک رستوران که عاشق دختری به نام ماری که از قضا اعتنایی به او ندارد. داوید در کشوی میز عسلی قدیمی، نسخه ماشین نوشت کتابی را پیدا کرده و از آن خوشش میآید. تصمیم می گیرد متن تایپ شده را به ماری بدهد تا بهعنوان نویسنده او را تحت تاثیر قرار دهد. او در این کار موفق هم میشود و ماری به او علاقه مند میشود. داوید در ادامه و به صورت پنهانی نسخه ماشین نوشت رمان را برای یک ناشر در فرانکفورت میفرستد و رمان منتشر میشود که برای داوید یک زندگی موفق در مقام نویسنده آغاز میشود، ولی ترس دائمی از دزدی ادبی که کردهاست اورا عصبی میکند تا اینکه روزی هنگام امضای کتاب برای طرفداران سر و کله مردی پیدا میشود که ادعا میکند نویسندهی واقعی رمان است.
مارتین زوتر در مقام نویسنده توجه بسیاری از نشریات آلمانی زبان را به خود جلب کرده است تا جایی که منتقد روزنامه اشپیگل درباره او مینویسد: او قادر است تعادل میان داستان هیجانانگیز و رمان جنایی را با حفظ سطح ادبی بالا برقرار کند.
از مهشید میرمعزی پیش از این در قالب مترجم آثاری چون و نیچه گریه کرد (اروین یالوم، نشر نی)، دختران هانا (ماریانه فردریک ریکسون، انتشارات روزبه)، آسمان کویر، سرزمین ستارگان (سودابه محافظ، نشرچشمه)، روزهای بئاتریس(شارلوته لینک، نشر ثالث)، ادبیات آلمان(هتمان، روبه لن؛ نشر افق)، از برشت میگویم (روبرت برلاو، نشر آگه) و خورشیدی برای زندگی (نوربرت لش لاتیز، انتشارات نگاه)، » او باز گشته است(تیمور ورمش، نشر نگاه)، قطار شبانه لیسبن(پاسکال مرسیه، نشر مروارید) و زن ظهر (یولیا فرانک، نشر مروارید) منتشر شده است.
نشر آموت رمان «لی لا، لی لا» را در ۳۵۲ صفحه منتشر کرده است.