کتاب «خاما» اثر «یوسف علیخانی»، داستانی درباره عشق، رنــج، غم، آوارگی و کوچ اجباری کردها در سالهای 1310 تا 1350 است. علیخانی میگوید، خاما معانی مختلفی دارد ولی در این کتاب، به «نیمه گمشده» تعبیر شده است.
خاما، داستان انسان معاصر است، انسانی که زندگی و روزگار، پستیها و بلندیهای زیادی برایش در سر دارد. قصه درد و اندوه و آوارگی کردهایی که سالها پیش به دلیل جنبش علیه ترکهای ترکیه در حاشیه کوههای آرارات، به ارسباران تبعید میشوند و درنهایت به شاهسون قزوین کوچ میکنند.
خلیل، راوی داستان است. دایه، مادر خلیل، زنی پر از عشق، اصالت و شجاعت است که در سختترین شرایط هم اجازه نمیدهد خانوادهاش از هم بپاشد. باب (بابا)، پدری است که عشق به همسر و فرزندانش زبانزد است و همواره به آن ها درس مردانگی می دهد و اما خاما معشوقه خلیل است؛ معشوقهای که عشق اش تا سالها در دل او میماند و عاشقانهای غمگین و جذاب میسازد. گرچه زبان این کتاب فارسی و معیار است اما در آن با واژهها، اصطلاحات، فرهنگ و رسوم کردها آشنا میشویم.
http://khorasanrazavi.khorasannews.com/newspaper/page/20220/8/226558/0