سروشجان صحت را چندباری در نمایشگاه کتاب تهران دیدهام و دروغ چرا، خیلی تلاش کردم چند تا کتاب بهش بدهم اما هیچوقت موفق نشدم.
در این مرزداران ما خیلی از هنرمندان و نویسندهها ساکن هستند که یکییکی داریم کشفشان میکنیم.
اما اینکه الان خودم توی نمایشگاه کتاب تهران باشم و در حال توضیح دادن کتابهای جدید برای مخاطبان مهربان و بعد واتساپام صدا کند و ببینم از تیناجان پیام آمده و بعد با دیدن این عکس شوکه بشوم، از نوادر روزگار است که آدم خیلی فرشته باشد و صحت داشته باشد گفتوگویش تا نصیباش چنین لحظهای بشود.
تینا جان نوشته: آقای صحت کتابفروشی آموت رو خیلی دوست داشتند و گفتند از این به بعد زیاد اینجا خواهند آمد.
بعد بردارم عکساش را فوروارد کنم برای سروشجان صحت که: آقا دمتون گرم! یه وقتی اومدین که خودم نباشم؟
و فوری و آنلاین جواب بدهد: آقا مخلص! عجب کتابفروشی بینظیری.
این روزها آی میچسبد قدم زدن در کتابفروشیهای خلوت. شما الان چه حسی پیدا کردید با این عکس؟
https://www.instagram.com/p/BwooFIznbrX/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=jxw5j8ngidq2