از شیطان آموخت و سوزاند

همین پریروز دیدم‌اش؛ در بخش تازه‌های پخش ققنوس. فوری ذوق‌زده ده جلد ازش سفارش دادم. آمدم به تیناجان و آرمیتاجان بگویم چه کتابی را سفارش دادم که به خودم گفتم «بگذار برسد، بعد!»

اما کتاب نیامد. تیناجان دیده بود کتاب را قبل از نهایی‌شدن در فهرست سفارش‌ها دیده بود. بعد دیروز که دوستان ققنوس، کتاب‌های دیگر را آوردند و این کتاب نبود، اول تیناجان صدای‌اش درآمد و گفت‌ «آقای علیخانی! شما یه کتاب دیگه‌ای هم زده بودید.»

اول یادم نیامد. بعد آمدم پای سیستم و یهو یادم افتاد اسم کتاب رو. سفارش ندادم تا زنگ بزنم و از آقای رهنمایی بپرسم قضیه چی بوده که نفرستادند. بعد هم کار پیش آمد و فراموش‌ام شد.

الان تا نشستم پای سیستم، کتاب را دوباره دیدم در تازه‌های ققنوس. ده تا سفارش دادم. زنگ زدم ققنوس. آقای رهنمایی نبود. با خانم حیدری حرف زدم و ماجرا را گفتم که قضیه از چه قراره؟ گفت می‌پرسد.

گذشت تا بعدش مجیدجان بزرگی زنگ زد. گفت «من حذف کردم یوسف.»

گفتم «چرا خب؟»

گفت «آخه هنوز ویزیت‌ چاپ جدیدش شروع نشده.»

گفتم «لطفا شروع شد این‌بار برایم بیست‌‌تا بفرست.»

بعد دلم خواست به خانم «#فرخنده_آقایی» زنگ بزم و بگویم «خوشحالم چاپ چهارم رمان «#از_شیطان_آموخت_و_سوزاند» را می‌بینم.

یاد روزهایی افتادم که خانم آقایی این رمان را می‌نوشت. بعد منتشر کرد. بعد جایزه گرفت. بعد همین امروز فهمیدم به انگلیسی هم ترجمه شده.

از این طرف خوشحال شدم برای کتاب و برای شادی خانم آقایی،‌ از طرفی البته یاد درد و رنج‌های ولگا افتادم و دوباره غصه خوردم.

داستان این رمان درباره‌ی زنی مسیحی است که با مردی مسلمان ازدواج می‌کند. به خاطر این ازدواج از خانواده‌اش طرد می‌شود. بعدها مرد هم او را پس می‌زند و از خانه بیرون‌اش می‌کند. زن که حتی جایی برای خوابیدن ندارد، مدت‌ها در یک کتابخانه عمومی نزدیک سیدخندان زندگی می‌کند تا اینکه ... داستان به شکل دفترچه یادداشت نوشته شده.

داستان‌های فرخنده آقایی عینا نمونه‌ی کامل صنعت سهل و ممتنع است. در عین اینکه بسیار ساده به نظر می‌رسد اما به دلیل عمق زیستی که نویسنده داشته، قابل دسترس نیست و بسیار سخت می‌توان به چنین اجرایی دست یافت که نویسنه به خوبی از پس‌اش برآمده.

از خانم آقایی مجموعه‌داستان‌های زیادی منتشر شده که متاسفانه این روزها هیچ‌کدام‌شان را نمی‌توان در پخشی‌ها دید و امیدوارم روزی تمام داستان‌های‌شان در یک نشر منتشر شود.

به زودی یک پست مفصل درباره‌ی خانم فرخنده آقایی خواهم نوشت؛ که او مادر کلمه‌هاست.

 

https://www.instagram.com/p/B15qezQBlun/?igshid=1vi3jykd01jxn

سایت فروش

آموت در آپارات

آموت در شبکه های اجتماعی

 

دانلود کتابنامه آموت

کتابفروشی آموت

 

تمامی حقوق مطالب محفوظ است 2024© طراحی شده بوسیله کتابدار

جستجو