زندگی مثل یه دومینوی بزرگ میمونه که هر بار با کوچکترین حرف یا عملمون امکان فروپاشی کاملش هست!! اعمالمون هم به شکل باورنکردی به همدیگر متصل بوده و هر عملی ممکنه حتی تاثیری بلند مدت داشته و باعث عکسالعملی بعد از سالها در جای دیگه بشه!!
با این اوصاف رفتارهای یک خانواده کوچک همچون رشتههای تارعنکبوتی بزرگ به همدیگر متصل بوده و بیشترین تاثیر را به صورت ناخودآگاه روی هم داشته و بالاترین پتانسیل را در درهم شکستن یکدیگر دارا هستند.
و در این شبکیهی در هم پیچیده، مادر به عنوان هسته مرکزی، نبض این کندوی حیاتی را داشته و کوچکترین رفتارش بیشترین بازخورد را در کودکان داشته و تربیت آنها را تحتالشعاع قرار میدهد...
بنابراین اگر به این ترتیب خانواده مادران مادرانمان و پدران پدرانمان را اضافه کنیم و همینطور به عقب پیش بریم، به جامعهای در هم تنیده میرسیم که با بررسی کمی دقیقتر حتی میتوان عملی پیدا کرد در سالها قبل که واکنش آن در جایی خیلی بعدتر اتفاق افتاده و دوباره باعث تولد رشته عملهایی جداگانه شده و روحهای متفاوتی را تحت فشار قرار میدهد:
برای مثال، لورلی به عنوان شخصیت اصلی این داستان واکنش رفتار و عملکرد مادرش هست که هرگز به او ابتداییترین و اصلیترین رفتار زندگی؛ یعنی توانایی مقابله با یک مشکل و حل آن را نیاموخت و در نتیجه در دراز مدت باعث فروپاشی خانواده خود و نابودی آیندهی پنج فرزندش شد...مادری که او هم قربانی خشونت خانگی قدیمی شده و خود نیز واکنش عملی جداگانه بود... و در مقابل نیز مگی قربانی بینظمیهای مادرش شده و به فردی وسواسی گرایش پیدا کرد.
در نتیجه طبق یکی از ابتدایی ترین عقاید فلسفی، همه به عنوان اجزای کوچکی از این هستی به هم متصل هستیم:
All is one and one is all.
با نگاه کردن به این رشتههای در هم تنیده بزرگ، ترس از مادر شدن و مسئولیتپذیری بار دیگر قلبم را مقاله کرده و بیش از پیش به هنر قلم نویسنده احترام میگذارم.
توانایی بینظیر وی در شخصیتسازی درست و عمیق تمامی این تعداد کاراکتر تقریبا زیاد و رویکرد به شدت رئالش در کنار هم چیدن تکهها و اتفاقات این سازه در کنار حفظ رگههای کمرنگ شادی، لذت و خوشبختیاش، برای جلوگیری از تراژیک شدن صد در صدی آن؛ یکی از مهمترین و تاثیرگذار ترین ویژگیهای داستانی این کتاب به شمار میرود.
جذابیت ایدهی ناب و اجتماعی داستان با چاشنی روانشناختی جز به جز و ذرهبینی شخصیتها و فضاسازیهای به شدت قوی نویسنده در کنار ترجمه روان، از عوامل مهمی است که مخاطب را تا آخرین لحظه جذب میکند.
با تمام وجود خوانشِ این رمانِ به شدت جذاب را به همه علاقمندان پیشنهاد کرده و توصیه میکنم با حوصله و دقتی مضاعف خوانده و از دیالوگها و تکههای دومینویی که در اثر زمان پیش هم چیده میشوند لذت برده و منتظر سقوط اولین جز این سازه شگفت انگیز و در هم پاشی عظیم آن باشید.