یکبار فقط به ارومیه رفتم اما گویی هزار سال در آن زیستهام. از یارلمایی که در ترمینالاش گرفتم و چشمام همچنان به دستان ِ مردی مانده که فرز، یارلما و تخممرغ را پیچید توی نصف نان سنگک، تا بلندیهای شیخ تپه که جان میدهد زیراندازی و کتاب برداری و بروی به تماشای جهان. همیشه دلم خواسته ارومیه را "هند ِ ایران" بنامام؛ به خاطر همزیستی مهربان کرد و ترک و ... و زندگی پر ستایش ادیان؛ مسلمان و زرتشتی و آشوری و یهودی و مسیحی و
یکبار چند سال ِ پیش برای نمایشگاه کتاب ارومیه رفتم و اینطور عاشق ِ مردمان رنگی ارومیه شدم.
امروز غرفهآرایی نمایشگاه کتاب است و از فردا دیدار با کتابخوان های این خاک.
بیست تا بیستوپنجم شهریور
صبحها ۹ تا ۱۲
بعدازظهرها ۱۶ تا ۲۱
ارومیه. پارک جنگلی محل دائمی نمایشگاه های بین المللی
https://www.instagram.com/p/BniIchClK_O/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=15v8oevsd6ct5