۳ روایت درباره یک کتاب
زهرا زمانیان: «پلیس حافظه» اثری است که به چندین زبان ترجمه شده و انتشار آن بازتابهای زیادی در جهان داشت.
در این کتاب مخاطب به صورت استعاری به جزیرهای میرود که در آن نیروی ناشناسی مردم را وادار میکند تا چیزهای خاصی را فراموشش کنند؛ کلاهها، عطرها، پرندگان، عکسها و...همزمان با فراموششدن اشیا آنها از زندگی واقعی هم حذف میشوند. تا وقتی این اشیا گم میشود کسی هول برش نمیدارد، اما مردم جزیره یک روز از خواب بلند میشوند و میبینند کتابها و کلمهها برایشان ناآشناست. ترسناکتر اینکه یک روز صبح شخصیت رمان متوجه میشود پای چپش را نمیشناسد. این روند ادامه دارد تا اینکه... .
از کتاب «پلیس حافظه» تجلیلهای زیادی شده است. این اثر را با« ۱۹۸۴» جرج اورول،« ۴۵۱ درجه فارنهایت» ری بردبری و «صد سال تنهایی» مارکز مقایسه میکنند. موضوع نظارت به اصطلاح نرم دولتها بر اندیشه و هنر موضوعی است که «یوکو اوگاوا» نویسنده کتاب آن را با بیانی شاعرانه و در قالب استعاره برای ما تعریف کرده است. این اثر به تازگی در جایزه ملی کتاب آمریکا نامزد شده است و به این بهانه سه روایت نویسنده، مترجم انگلیسی و مترجم فارسی را درباره کتاب میخوانیم.