(ایرانشناسی)
نشرآموت / چاپ دوم / ۴۵۲ صفحه-گالینگور / ۹۹۰۰۰ تومان
مردم ايران از سپيدهدم تمدن خود كه راه درازى را پيموده و بارها چون شاخه و تنۀ درخت بر اثر تاخت و تازها بريده و افتاده شدهاند اما دوباره از ريشه سر برآورده، و براى بازماندگان خود مردهريگهاى گوناگون به جا گذاشتهاند تا شناسنامه آنها يكسره از ميان نرود.
آنها زبان سكايى، مادى و اوستايى و هخامنشى و ايلامى و دهها زبان ديگر را از خود به يادگار گذاشتهاند كه ما تنها از اوستايى و پهلوى (خيلى كم) و فارسى كنونى استفاده ميكنيم. زبان ديگرى كه نياكان دورانديش، نه بر كاغذ و سنگ و چرم و خشت، بلكه در ذهن ايرانيان جا دادند (نامهاى جغرافيايى و نامهاى كسان) است كه از آن زبان (خاموش و گويا) تنها واژگان آن به صورت نامها براى ما به يادگار مانده است و دستور (گرامر) آن و تركيب واژهاى آنها در جملات و عبارات در دست نيست.
این نامها اکنون مانند درختانى تنها در بيابان يا سربازان نگهبان خاموشى بدون گُرده و فرمانده و سازمان هستند كه بايد آنها را به حرف آورد. اما چگونه؟