خیریه اسفندگان کتاب امسال

البته که خودم جواب‌اش را دارم اما خب اینجا بلند فکر می‌کنم که شاید جوابی متفاوت بشنوم.

دوران جوانی‌ام ولعی در جانم افتاده بود که گویی اگر به جایی برسم که تمام کتاب‌ها آنجا جمع شده‌اند، من رستگار شده‌ام و شاید همین هم شد که یک‌بار وقتی شنیدم، بچه‌های دبیرستان را به نمایشگاه تهران می‌آورند، به دست و پای آقای امورتربیتی افتادم که من همراه‌شان بیایم و قبول نکرد که نکرد. یکی از اطرافیان آقای امورتربیتی بهم گفت «فردا صبح بیا! ممکنه کسانی باشند که نیایند. جای آن‌ها بنشین!» و رفتم و آمدیم تهران. و وقتی رسیدم به نمایشگاه بین‌المللی تهران و فهمیدم نمایشگاه صنایع و معادن است و نه نمایشگاه کتاب، بزرگترین شکست عشقی عمرم را خوردم.
و بعدتر وقتی شنیدم در تهران خیابانی هست به اسم انقلاب که چند تا پاساژ دارد که تمام مغازه‌هایش کتابفروشی است و هر کتابی بخواهی، آنجا پیدا می‌شود، مگر این جان ناآرام‌ام را قراری بود؟ نشستم و درس خواندم و درس خواندم که دانشگاه تهران قبول بشوم که زندگی‌ام برسد به این کتاب‌ها.
و آمدم و بیش از آنکه آن چهارسال سر کلاس درس دانشکده باشم، توی کتابفروشی‌ها بودم و یا پای گفتگو با نویسنده‌ها.
این حال را آیا کسی در خودش سراغ دارد؟ این حجم از جنون را؟
خیریه اسفندگان کتاب امسال هفتمین دوره‌ است و به همت دوست خوب نویسنده‌ام آقای محمد حسینی برگزار می‌شود. پارسال شانس همراهی داشتم. فکر می‌کردم حالا من که تحفه‌ای نیستم اما چهل نویسنده در یک کتابفروشی جمع می‌شوند و این جمع در تاریخ ثبت خواهد شد و انتظار داشتم چنان غلغله بشود که نتوانیم سر بخارانیم. اما آیا شد آنی که در خیالاتم بود؟
(خیلی از کلمه‌هایم را خوردم و ننوشتم که می‌گویند زبان‌ات تلخ است و حتی یکی به اغراق جایی نوشته بود فلانی می‌گوید کلا صد تا خواننده‌ی کتاب وجود دارد؟ من کجا چنین حرفی گفتم برادر من؟ در خود این نشر آموت، کتابی داریم که در آستانه‌ی چاپ صدم هست و اگر میانگین هر چاپ‌اش دو هزار نسخه هم بوده باشد، دویست هزار نفر این کتاب را خریده‌اند. بگذریم از اینکه سه برابر چاپ ما، قاچاق و کپی‌اش در بازار کتاب، به فروش رسید. منظورم توجه به ادبیات وطنی و رمان و داستان کوتاه ایرانی است.)
امسال با وجود تمام درگیری‌هایی که دارم، دلم نیامد بگویم «نه» و باز کنار دوستانم قرار گرفتم. امسال ۴۴ نفر هستیم و قرار است در #کافه_کتاب_ققنوس جمع بشویم؛ پنجشنبه بعدازظهر.
یعنی آنی خواهد شد که در خیال شماست؟

https://t.me/aamoutkhaneh/5201

سایت فروش

آموت در آپارات

آموت در شبکه های اجتماعی

 

دانلود کتابنامه آموت

کتابفروشی آموت

 

تمامی حقوق مطالب محفوظ است 2024© طراحی شده بوسیله کتابدار

جستجو