روزنامه جام جم: بعضي كتابها گر چه در قالب داستان و درباره انسانها نيستند، اما جوري نوشته شدهاند كه انگار خواننده دارد با سرگذشت و قصه يك آدم آشنا ميشود.
«در جستجوي خوشبختي» از اين دست كتابهاست كه گر چه موضوع آن به تاريخ تحول و تطور خانهسازي (در دنياي غرب) مربوط ميشود، اما آنقدر داستانوار نوشته شده كه هر خوانندهاي را با خود همراه ميسازد. اين كتاب كه بتازگي به فارسي ترجمه و منتشر شده، نوشته بيل برايسون است. اين نويسنده 59 ساله آمريكايي كه كتابهايش هميشه در فهرست پرفروشترينها جاي دارند، تاكنون درباره موضوعات متنوعي مثل طنز، سفر، علم و زبان انگليسي كتاب نوشته است.
برايسون، با آن كه زاده آمريكاست، ولي بيشتر عمر خود را در كشور انگليس گذرانده است. او در زمينه روزنامهنگاري نيز فعاليت داشته و در روزنامههاي تايمز و اينديپندنت به عنوان سردبير كار كرده است. با اين حال در سال 1987، كار روزنامهنگاري را كنار گذاشت. برايسون سال 2004 براي نوشتن كتاب «تاريخچه تقريبا همه چيز» برنده جايزه «آوِنتيس» شد. كتاب «در جستجوي خوشبختي» [عنوان اصلي اين كتاب اين است: «در خانه: تاريخچه زندگي خصوصي»] دومين اثري است كه از اين نويسنده در ايران و با ترجمه علي ايثاري كثمايي منتشر ميشود. پيش از اين كتاب «تاريخچه تقريبا همه چيز» از برايسون در ايران با 2 ترجمه منتشر شده بود.
معروف است كه بيل برايسون نويسنده پرفروش، جاهاي دور را اكتشاف ميكند. كتابهاي قبلي اين نويسنده درباره نقاط دور افتاده استراليا و «مسير آپالاچي» [منطقه وسيعي در غرب آمريكا] و حتي تاريخ گيتي بود. ولي اين نويسنده براي نوشتن كتاب «در جستجوي خوشبختي» تنها سفري كوتاه به يك خانه ويكتوريايي قديمي در انگلستان داشت؛ جايي كه نيرويي الهامبخش را در آنجا يافت.
ايده نوشتن اين كتاب اين بود كه خانه را به شكل يك جهان ببيند و از آن به عنوان يك نقطه شروع استفاده كند تا تاريخچه كلي زندگي خانگي در همه جاي دنيا را مورد كند و كاو قرار دهد.
دگرديسي سالن در ساختمان
تحقيق برايسون در مورد تاريخچه خانههاي متوسط غربي، يافتههاي غيرمنتظرهاي در پي داشته است تا همين 200 سال پيش، اتاقهاي يك خانه معمولي شايد براحتي قابل شناسايي نبود. به عنوان مثال، به تاريخچه طولاني سالن در خانههاي غربي توجه كنيد كه برايسون در مورد آن ميگويد: تنزل يافتهترين اتاق توي خانههاي قديمي بود كه به فضاهاي مهمتر در دنياي گستردهتر اشاره ميكرد؛ مثل سالن مشاهير، سالن مد و اينجور چيزها.
اين نويسنده ادامه ميدهد: به اين حال، سالن در خانههاي امروزي ما به اتاق كوچك و تر و تميزي گفته ميشود كه در آن كفش مان را در ميآوريم و پالتو و كلاهمان را آويزان ميكنيم.
برايسون كشف كرد كه رد اين تفاوت را ميتوان در قرون وسطا جستجو كرد. در اروپاي آن دوران، يك خانه معمولي از يك تك اتاق (سالن بزرگ)، آشپزخانه و چند اتاق ديگر كه به خانه ضميمه شده بودند، تشكيل ميشد. در آن زمان، زندگي خصوصياي كه برايسون در كتاب خود آن را وقايعنگاري ميكند، هنوز وجود نداشت. اعضاي يك خانواده همگي با هم در سالن ميخوابيدند و معمولا هم حتي تخت شخصي نداشتند.
برايسون ميگويد: اصطلاح «ساختن تخت» (مرتب كردن تخت) از عمل ساختن يك تخت جديد در هر شب مشتق شده است؛ در حالي كه بعضي خانوادهها تشكهاي پارچهاي را پهن ميكردند و روي آن ميخوابيدند، خيليها هم صرفا تودهاي از كاه را در سالن روي هم كپه ميكردند و بعد هم يك ملحفه روي آن ميكشيدند.
او توضيح ميدهد: آماده كردن تخت براي خواب نسبت به الان، كار راحتتر و بيتشريفاتتري بود.
تولد اتاقهاي تازه
ساختار يك خانه معمولي در قرون وسطا بشدت تحت تأثير نداشتن دودكش بود. خانهها در زمستان به وسيله يك بخاري باز در سالن گرم ميشدند كه برايسون، آن را با داشتن يك آتش در وسط اتاقنشيمن، مقايسه ميكند. او ميگويد: تا حوالي قرن چهاردهم ميلادي چيزي به اسم دودكش وجود نداشت.
نكته: برايسون در حين تحقيق هر روز نكات ريز تاريخي تازهاي را كشف ميكرد به گفته او، يك خانه پر از چيزهاي غافلگيركننده است و اهميت تاريخي فضاها و اصطلاحات اغلب در زندگي روزانه ما ناديده گرفته ميشود
كاري كه مردم در آن زمانهاي انجام ميدادند، اين بود كه يك آتش روباز درست كنند و تمام دود اين آتش يك جورهايي از يك سوراخ كه توي سقف ايجاد كرده بودند، خارج ميشد. آتشي كه در وسط اتاق قرار داشته باشد، گرما را بهتر انتقال ميدهد تا يك بخاري ديواري، ولي در عين حال آتش روباز وسط اتاق مشكلاتي مثل ايجاد دود زياد و پريدن جرقه هم داشت.
زندگي در تاريكي
در طول تاريخ (تا حدود 150 سال پيش) نهتنها گرمنگهداشتن خانهها كاري دشوار بوده، بلكه روشن نگه داشتنشان هم بينهايت سخت بوده است. برايسون در كتاب در جستجوي خوشبختي و در فصل «جعبهفيوز»، تلاش ميكند نشان دهد كه دنيا در دوران ماقبل صنعتي در واقع چگونه بوده است.
او مينويسد: ما فراموش ميكنيم كه دنيا تا قبل از اختراع برق به چه طرز دردناكي تاريك بوده است. يك شمع، آن هم تازه از نوع خوبش، حتي يك صدم نور يك لامپ 100 وات را هم تأمين نميكرده است.
در يخچالتان را باز كنيد! نوري كه از توي يخچال بيرون ميزند، بيشتر از كل نوري است كه بيشتر خانوادهها در قرن هجدهم از آن برخوردار بودند! دنيا در شب در بيشتر دوران تاريخ جاي بسيار تاريكي بوده است.
البته او به عنوان يك كار تجربي و آزمايشي به تاريكترين اتاق خانه خود رفت و سعي كرد زير نور شمع مطالعه كند. در باره اين تجربه ميگويد: اين كار تقريبا ناممكن است. به نظر من، همه بايد اين كار را به عنوان يك آزمايش، امتحان كنند. چون زمان خيلي قديم نبوده كه بيشتر مردم از همين مقدار نور برخوردار بودند.
برايسون ميافزايد: بدون آن كه باعث شگفتي باشد، اين فقدان نور بر نحوه زندگي مردم در هنگام تاريكي تأثير ميگذاشت. او در كتاب خود از يك فرد قرن هجدهمي نقل قول ميكند كه در دفتر خاطرات خود اين گونه نوشته بود: شام پرنور و باشكوهي بود چون 7 تا شمع روشن بود!
در حالي كه تأثير برق روي خانههاي معمولي غربي يك تأثير انقلابي و دگرگون كننده بوده، عوامل غيرمنتظره ديگري هم باعث تغييرات شگرف در زندگي خانگي شده است.
اتفاقهاي غافلگير كننده
برايسون علاوه بر اهميت زياد دودكش و روشنايي، اهميت تعيين كننده مبلمان رويهدوزي شده را نيز مورد كندوكاو قرار ميدهد. تا قبل از به وجود آمدن مبلمان رويهدوزي شده، چيزي به اسم اتاق ناهارخوري وجود نداشت.
برايسون ميگويد: در يك مقطعي در تاريخ مردم ناگهان تصميم گرفتند اتاقي مخصوص غذا خوردن داشته باشند. وقتي مبلمان رويهدوزي شده سرانجام اواخر قرن 18 مورد استفاده قرار گرفت، مهمانها كه روي اين مبلها نشسته بودند، معمولا پس از غذا خوردن، انگشتان چرب خود را با اين مبلها پاك ميكردند.
اينجا بود كه خانم خانه دستور داد كه بايد يك اتاق به غذا خوردن اختصاص داده شود تا به اين ترتيب، در اتاقنشيمن كسي غذا نريزد و آن مبلمانها را كه كيفيت بسيار خوبي داشتند، خراب نشود.
برايسون در حين تحقيق براي نوشتن اين كتاب، هر روز نكات ريز تاريخي تازهاي را كشف ميكرده است. به گفته او، يك خانه پر از چيزهاي غافلگيركننده است و اهميت تاريخي فضاها و اصطلاحات و سنتهاي خانگي اغلب در زندگي روزانه ما ناديده گرفته ميشود.
برايسون براي مثال ميگويد اين كه چنگالهاي امروزي چهار دندانه هستند، دليلهاي تاريخي دارد كه وقتي به ريشههايش ميرسي، بسيار ذوق ميكني و...
براي يافتن پاسخ اين پرسش و ديگر نكات ريز درباره تاريخ تحول ساختمانهاي مسكوني، شايد بهترين راه ورق زدن كتاب در جستجوي خوشبختي باشد كه در آن خانهها هم مثل آدمها حس دارند.
سايت npr / مترجم: فرشيد عطايي