آتوسا زرنگارزاده شیرازی (روزنامه ایران): رمان «راز کوچه شیروانی» نخستین رمان لیلا بابایی فلاح است که در زمستان 1392 توسط نشر آموت به چاپ رسیده است. از این نویسنده پیشتر مجموعه داستانی به نام «من، ایاز، ماهو» توسط نشر افراز به چاپ رسید که نگاه منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کرد و نامزد جایزه ادبی هفت اقلیم و گام اول شد.
راز کوچه شیروانی رمانی است که در ژانر پلیسی و جنایی قرار میگیرد. رمان پلیسی و جنایی رمانی است که در آن جرمی (معمولاً آدمکشی) روی داده باشد.
خانم بابایی فلاح رمان را با شروع بسیار قوی از زاویه دید قهرمان اصلی داستان (شهین) در جایی به تصویر میکشد که مراسم عروسی دختر شخصیت اصلی است و از پنجرههای مشرف به کوچه شیروانی شاهد حضور پلیس و آمبولانس است و پیکر نیمه جان مردی از ساختمان روبهرویی؛ بیرون آورده میشود.
نویسنده با مهارت تصاویر و هول و ولای زن را در داستان به نمایش میگذارد.
«مه غلیظ را کنار زد. درهای زیرزمین یکی یکی باز شدند. از میان مجسمههای سنگی، شخصی نقابدار داخل شد. از ترس به گوشه تاریک اتاق خزید و صورتش را پوشاند. نقابدار هرچه جلو میآمد محو و محوتر میشد...»
فصلهای رمان با تاریخ نامگذاری شدهاند و نویسنده با رفت و برگشتهای خود در این فصلها برای خواننده قسمتی از گذشته شخصیتها را بیان میکند.
«هجده بهمن یک هزار و سیصد و پنجاه و نه»
«گراتس، گراتس زیبا هم افاقه نکرد. دو روز بیشتر آنجا دوام نیاوردم و زودتر از موعد برگشتم وین....»
تمام رمان جز فصلی که به صورت مکاتبهای نوشته شده زاویه دید سوم شخص محدود به ذهن شهین (شخصیت اصلی) را دارد. در فصل مکاتبه که قسمتی از آن در بالا آمده است شهین با نوشتن نامهای به دوستش یکی دیگر از شخصیتها، مکنونات قلبی خود را بیرون میریزد و نویسنده با اطلاع از محدویتهای زاویه دید سوم شخص در این فصل ما را با احساس درونی شخصیت اصلی زن داستان نزدیک میکند.
چارچوب خوب روایی این رمان، پردازش شخصیتها، هول و ولا و تعلیقی که نویسنده برای خواننده ایجاد میکند باعث میشود که رمان پرکششی برای خواننده باشد و تا آخر داستان معمای قتل در رمان لاینحل باقی میماند.
یکی دیگر از جنبههای مثبت رمان استفاده از شخصیتهایی است که برای ما بسیار ملموس و نزدیک به آدمهای اطرافمان هستند و حس همذات پنداری را در خواننده برمیانگیزد. همچنین نثر شیوا و تصویرپردازی درست، این رمان را خواندنی و جذاب کرده است.