جسد مرد جوانی به نام دنیل داخل یک خانه قایقی در لندن پیدا میشود. لورا که شب را با او سپری کرده، آخرین نفری است که صحنه قتل را ترک میکند. تصادفی که لورا در کودکی داشته است، بلای جانش شده و از او فردی غیرقابل پیشبینی ساخته است. کارلا، خاله دنیل، هنوز عزادار مرگ خواهرش است که خبر مرگ خواهرزادهاش هم به او میرسد. او و تئو میرسون، یعنی همسر سابقش، ازدواج فوقالعادهای داشتهاند تا اینکه پسر کوچکشان طی اتفاقی در سهسالگی میمیرد. هر کدام از این دو نفر، رازهایی دارند که از دیگری پنهان کرده است.
آنجلا خواهر کارلا و مادر دنیل است که زندگیاش سراسر شکست و غم و ناکامی بوده. او درست چند روز قبل از قتل دنیل میمیرد اما آیا مرگ او یک مرگ طبیعی بوده یا…ایرین همسایه دوستداشتنی آنجلا، زن مسنی است که شاید گاهی زمان از دستش برود، یک مسائلی را فراموش کند و همیشه لب پنجره بنشیند و بیرون را تماشا کند ولی دوست ندارد کسی خیال کند او از آن پیرزنهاست! از آن پیرزنهایی که جوانها را درک نمیکنند، خوشتیپ نیستند و در انتظار مرگ نشستهاند! و اما میریام! میریام هم همسایه فضولی است که رازهای خودش را دارد. او چند قایق آنطرفتر دنیل زندگی میکرده است. میریام حواسش به همه چیز و همهکس است. چیزهای زیادی میبیند و میشنود. هر کدام از این افراد به نوعی با مقتول ارتباط داشتهاند. خشم، نفرت یا حسادت دل بعضی از آنها را سیاه کرده است. حس میکنند باید انتقام بگیرند. اما انتقام از چه کسی؟ بابت چه اشتباهاتی؟ برای این انتقام تا کجا پیش میروند؟ اینها موضوعاتیاند که در داستان خواهیم فهمید. در نیمه اول کتاب بیشتر با شخصیتها و روابط پیچیدهشان آشنا میشویم. اما در نیمه دوم کتاب، شیب سرعت داستان سیر صعودی میگیرد. داستان دومی را در دل داستان اصلی میخوانیم که حتی اگر از آن جذابتر نباشد، در کشش و هیجان چیزی از آن کم ندارد. بعضی از شخصیتهای کتاب دنبال انجام کار درستاند. افرادی را میبینیم که با وجود تمام نقصهای شخصیتیشان به کسانی عشق میورزند. بازی این کتاب با احساسات خواننده نشان میدهد در زندگی واقعی چقدر راحت دیگران را قضاوت میکنیم. کتاب آتش پنهان نوشته پائولا هاویکنز و ترجمه هدیه گرامی مقدم توسط نشر آموت روانه بازار شده است.
https://www.armanmeli.ir/fa/main/detail/339709