نشر آموت/ چاپ چهارم/ ۳۵۲ صفحه/ ۱۴۰۰۰۰ تومان
رمان اُديپ در جاده روايتگر بخشی از داستان زندگي اُديپ، شهريار شهر تِب است. در داستان سوفوكل ميخوانيم كه غيبگویی پيشگویی ميكند اُديپ پدر خود را میكشد و با مادرش همبستر میشود. پدر و مادر او، هراسان از اين پيشگویی، نوزاد خود را به كسی میدهند تا او را سربهنيست كند. او دلش بهرحم میآيد و نوزاد را به پدر و مادر ديگری میسپارد. سالها از اين حادثه میگذرد تا اُديپ براي سفر از شهر خود خارج میشود. در ميان راه، پيرمردی را میكشد و پس از حل معمای ابوالهول، به شهر وارد میشود، و بهسبب اين كار بزرگ به همسری ملكهی شهر در میآيد كه
داستان سوفوكل به اينجا ختم میشود و هانری بوشو داستان را اينگونه ادامه میدهد: اُديپ كه ديگر جایی برای خود در قصر متصور نيست، تصميم میگيرد شهر را به قصد ناكجا ترك كند. اما آنتيگون يكي از دو دختر او اجازه نمیدهد او تنها عازم اين سفر بیانتها شود. براي آنها جاده فرصتی است تا از زاويهای ديگر به نظاره زندگی خود بنشينند.