جاری چون رود
(رمان خارجی)
شلی رید
ترجمه آرتمیس مسعودی
۳۳۶ صفحه
زمانی فرا میرسد که به جنگل، به دریا، به کوه و به همهی هستی میگویید: «اکنون آمادهام.»
داستان «جاری چون رود» که در طبیعت بکر و زیبای کوههای کلرادو روی میدهد، به سرگذشت ویکتوریا، تنها زن بازمانده در خانوادهای با مردان ناآرام میپردازد.
این داستان که از رویدادهای واقعی تخریب شهر لولا نیز الهام گرفته است، از سوی مخاطبان با کتاب جایی که «خرچنگها آواز میخوانند» مقایسه میشود.
جاری چون رود در قالب فراز و نشیبهایی که هر یک از شخصیتهای آن تجربه میکنند، رودخانهی زندگی را متأثر از اجزایی توصیف میکند که سر راهش قرار میگیرند و با آن همراه میشوند.
این کتاب که تاکنون به بیش از سی زبان دنیا ترجمه شده، در فهرست کتابهای برگزیدهی سال آمازون و ساندیتایمز قرار دارد و نامزد نهایی جایزهی 2023 بهترین کتاب گودریدز از نگاه خوانندگان است.
در پی استقبال گستردهی مخاطبان از این کتاب، مازور کاپلان با همکاری شرکت فیفت سیزن امتیاز ساخت فیلم اقتباسی از آن را دریافت کرده است.
«شلی رید» دارای مدرک نویسندگی و مطالعات ادبی است و حدود سی سال در سمت استادتمام در دانشگاه تدریس کرده است. او در طرحهای مطالعات زیستمحیطی و کمک به دانشجویان درمعرضخطر، شرکت فعال داشته و هنوز با بعضی از مجلات معتبر بهطور مستمرهمکاری دارد. وی با خانوادهاش در منطقهای در غرب کوههای الک که توصیفش در کتاب نیز آمده، زندگی میکند.
«آرتمیس مسعودی» متولد ۱۳۵۳ تهران و دانشآموختهٔ مترجمی زبان انگلیسی و کارشناسی ارشد زبانشناسی، نامی آشناست برای کتابخوانان. از او این کتابها منتشر شدهاند: #ما_تمامش_می_کنیم ، #ما_شروعش_می_کنیم ، #جایی_که_خرچنگ_ها_آواز_می_خوانند ، #پروژه_شادی ، #الینور_آلیفنت_کاملا_خوب_است ، #پشت_سرت_را_نگاه_کن ، #وقتی_خاطرات_دروغ_می_گویند ، جنوب دریاچهی سوپریور، اولین تماس تلفنی از بهشت، بازی جوانمردانه، و #موهبت
نظرات:
این داستان عاشقانهی قوی با قهرمانی فراموشنشدنی سرشار از خرد و شهامت است. مجلهی ساندی اکسپرس
جایی که خرچنگها آواز میخوانند را تداعی میکند؛ درخشان. کتابفروشیهای زنجیرهای واترستونز
داستانی خواندنی از پایداری، شهامت و شروعی تازه در پی عشقی ویران از تعصب. پاتریک گیل
داستان، غمانگیز اما رهاییبخش است. همهی ما باید با چنین عطوفتی از درختان هلویمان مراقبت کنیم. آنه یانگسون، نویسندهی کتاب دیدار در موزه
تصمیمهای قهرمان داستان، غمانگیز و جسورانه است. طبیعت سخت اما رویایی لولا راهنمای اوست و شما میتوانید با توصیفهای کتاب، طعم هلوهای شیرین او را حس کنید؛ دریک کلام: خیرهکننده. مجلهی ویمنز ویکلی