شیرزادی – آبادیان – محمدعلی علومی - نبی
علومی در نشست نقد «پریباد» بر لزوم احیای سنت قصهگویی در ایران تاکید کرد و زنده کردن شیوه روایت قصهگویی هزارویک شب را از انگیرههای جدیاش در داستاننویسی دانست و گفت: ما قوم تازه به دوران رسیدهای نیستیم و نباید در داستانگویی نگاهمان به دست بیگانه باشد. ما قبل از هر چیز باید به جستوجوی هویت ملیمان بپردازیم.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست نقد رمان «پریباد» اثر برگزیده جایزه کتاب فصل، یکشنبه، 27 شهریور 1391، با حضور فرزام شیرزادی، میثم نبی و رسول آبادیان در سرای اهل قلم برگزار شد.
علومی در این برنامه ابتدا بخشهایی از رمانش رابرای حاضران خواند و در حین گفتههای منتقدان، سخنرانی کرد.
فرزام شیرزادی با اشاره به اینکه برخی منتقدان این اثر را نوعی رئالیسم جادویی می دانند گفت: این باور غلط عده ای از نویسندگان و منتقدان است که گمان می کنند در تقسیم بندی های معمول آثار علومی سبک مارکزی و رئالیسم جادویی دارد.
شیرزادی: نظم روایت و جاذبه داستانی مهمترین ویژگی «پریباد» است.
این داستان نویس افزود: رئالیسم جادویی ریشه در سنت کشورهای امریکای لاتین و جادو و جمبل های آنان دارد و نباید به غلط آن را به سنت داستان نویسی ایران ربط بدهیم.
در ادامه علومی گفت: ما باید همواره فرهنگ خود را مد نظر داشته باشیم از اين رو قصدی در به کارگیری این شیوه نداشتم؛ چرا که دوست دارم به این اثر از منظر هستیشناسی هنری نگاه شود.
اين نويسنده افزود: در ادبیات کهن ما «چرایی» وجود دارد؛ در حالی که ادبیات غربی اغلب به «چگونگی» میپردازد. مشکل ما این است که فقط مخاطبانی خاص و محدود زمینههای درک فرهنگ مردم را دارند و من در این باره متاسفم؛ چرا که داستانهایم اغلب مخاطب عام ندارند.
علومی در ادامه با اشاره به اینکه شاید دوره نقالی تمام شده یا هنوز شکل جدید آن آغاز نشده است، گفت: من فکر میکنم یا خیلی دیر به قصهگویی رسیدهام و یا کمی زود به این حوزه وارد شدهام. هنوز متنهایی براساس قصهگویی داستانهای هزار و یکشب و یا امیر ارسلان در دنیای امروز جا نیفتاده و این نوع ادبیات میتواند جایگاه امروزی خود را به دست بیاورد، در حالی که اين امر مورد غفلت و بیتوجهی است.
نویسنده «من نوکر صدامم» در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه نویسندگان حتی در کشورهای همسایه از سوی مردم و جامعه نویسندگی حمایت میشوند، توضیح داد: دیده میشود در کشورهایی مانند ترکیه یا حتی عراق نویسندگان از طریق مردم و جامعه نویسندگی، نهادها و دانشگاهها حمایت و تقویت میشوند، ولی در ایران نویسندگان تحقیر و آثارشان با بیتوجهی ميشوند و هنوز نقد خوبی از کتابها وجود ندارند. نوشتن کتاب براساس علاقه نویسنده شکل میگیرد و فقط نوعی کار دلی به حساب میآید؛ بعد از آن هم هر چه پیش آید، خوش آید.
علومی یادآور شد: از سوی دیگر در ایران یک سری از نویسندگان مینشینند و براساس یک دایرهالمعارف خارجی سعی به نوشتن داستان میکنند؛ در حالی که دستورات «رولان بارت» یا «دریدا» نمیتوانند همه فنون نویسندگی را به ما نشان دهند و ما باید به ناخودآگاه جمعی و روح فرهنگی خودمان هم توجه داشته باشیم و نمادها و مبناهای فرهنگمان را بشناسیم.
نویسنده «ظلمات» در ادامه از استاد همیشگی خود در نوشتن داستان یادی کرد و گفت: من در ادبیات فقط یک استاد داشتم و او هم علیاصغر شیرزادی بود. ایشان درباره من گفته بود که علومی در نوشتن نوعی جنون دارد.
وی تصریح کرد: بسیاری از دوستان این کتاب را اثری وهمناک میدانند. در این باره باید بگویم در کویر وهم غلبه بسیاری بر زندگی دارد و انسان زندگی کرده در کویر با این وهم به خوبی آشناست. از سوی دیگر اسطورهها در دنیای ما گم شدهاند؛ در حالی که ما به آنها نیاز داریم.
علومی در بخش پایانی سخنانش بر لزوم احیای سنت قصهگویی ایرانی تاکید ورزید و گفت: ما باید بدانیم هویت ملیمان در جهان چیست؛ چرا که بخش وسیعی از این هویت در ادبیات ما نهفته است. ما نباید بیش از این از روی دست بیگانه در القای تئوری و دیدگاه به جهان داستانی خودمان اتکا کنیم؛ چرا که ما قوم تازه به دوران رسیدهای نیستیم، آنچه را که غربیها دارند ما بهترش را داریم و الگوی صرف ما نباید تکنیکهای غربی باشد.
وی تصریح کرد: اگر جماعت علاقهمند دنیای امروز من را به عنوان قصهگوی جهان معاصر بشناسند، آن وقت توانستهام کار بزرگی انجام دهم. هدف اصلی من در این شیوه داستانگویی احیای سنت قصهگویی هزار و یکشب و اصالت قصه ایرانی است که شاید از نیازهای مبرم جهان امروز باشد.
فرزام شیرزادی همچنین در نشست نقد رمان «پریباد» مهمترین ویژگی آن را انتخاب نظام روایت و زبان رنگین برای داستانسرایی دانست. وی قابلیتهایی چون سرگرمکننده بودن و دارا بودن کشش داستانی و زبان قصهگویی منسجم را از ویژگیهای رمان علومی دانست و گفت: برخلاف اعتقاد برخی دوستان ،معتقدم پریباد باید در همین حجم نوشته میشد،چرا که وقتی اثری کشش و جاذبه خواندن دارد اگر هزار صفحه هم باشد ایرادی به آن وارد نیست._
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد رمان «پریباد» عصر دیروز (دوشنبه 27 شهریور) با حضور فرزام شیرزادی، رسول آبادیان و میثم نبی در سرای اهل قلم برگزار شد. در این نشست شیرزادی در ابتدا گفت: پریباد بیش از پانصد صفحه حجم دارد و بسیاری گفته اند ما بیش از ۲۰۰ صفحه آن را نتوانستیم بخوانیم و من هم با این ذهنیت کتاب را دست گرفتم، در حالی که صادقانه بگویم این رمان کششهای لازم داستانی را داراست و تلاطمهای تو در توی موقعیتهای آن ویژگیهای سرگرمکننده دارد.
وی افزود: بسیاری از کسانی که به حجم کتابهای اینچنینی ایراد میگیرند، غالبا آثار حجیم را نمیخوانند چون داستان خواندن مانند سریال دیدن آن هم نوع امروزیاش کاری آسان نیست و تلاش و همت میخواهد.
در ادمه میثم نبی،منتقد دیگر این برنامه گفت: به آقای علومی تبریک میگویم؛ چرا که نوشتن داستان در این حجم آن هم در زمانهای که ما در آن زندگی میکنیم، کار سختی است به ویژه که این کار از بنمایههای اسطورهای و اساطیری بهره میبرد.
نویسنده مجموعه داستان«دنیا در آغوش من است» در ادامه با بیان اینکه از منظر نقد اسطورهای میخواهم به کار نگاهی داشته باشم، گفت: داستان دارای مولفههای فراوان و آرکیتایپهایی از منظر نقد اسطورهای است و «زن» از محورهای مهم آن است. «پریباد» الهه مونث،شبیه آناهیتا که منشأ حاصلخیزی و رشد و نمو است. از سویی میتوانیم این سرزمین را سرزمین «پری»ها به عنوان نماد خیر تحلیل کنیم که بعدا توسط نیروهای شر نابود میشود.
در ادامه رسول آبادیان،منتقد و نویسنده نیز با اشاره به وجه تسمیه این رمان توضیح داد: در باور جنوبیها «پری» سمبل زیباییها، خوشیها و لذتهاست و «باد» سمبل شرارت و آورنده نوعی بیماری با نام «زار» است. این وجه تسمیه به زیبایی به عمد شکل گرفته و گویای دو وجه زندگی ساکنان یکی از مناطق کشور است.
شیرزادی هم با بیان اینکه آثار علومی اغلب بدون فرمول نوشته میشوند،گفت: آثار آقای علومی اغلب برخواسته از بخشی از خاطرات نویسنده و بخش اعظم فضایی است که سالها در آنجا زندگی کرده است و به طور کلی فضاهای اغلب مشترکی را در آثار ایشان میبینیم.
آبادیان در ادامه سخنان شیرزادی توضیح داد: به اعتقاد من نویسنده «پریباد» را دغدغه رئالیسم جادویینویسی رها نکرده است. این اثر تلفیقی از ادبیات روستایی و رئالیسم جادویی است که من آن را پیش خودم ادبیات اوهام نام گذاشته ام. در این اثر شاید به ظاهر تکنیک تخت دیده شود، ولی، غافلگیری در پایان هر فصل اتفاق میافتد و همان که برای «گرگور سامسا» در «مسخ» کافکا رخ میدهد، در «پریباد» هم اتفاق افتاده است.
این منتقد تصریح کرد: به اعتقاد من پریباد نیاز به بازنویسی و ویراستاری درجه یک دارد. و چون دارای نوعی زیادهگویی است و از این منظر میتواند تا نصف تقلیل یابد؛ همچنان که همان وهم و همان فضا به خواننده منتقل شود.
آبادیان در ادامه با اشاره به اینکه در «پریباد» سیستم رسانهزدگی و نیهیلیستی حاکم است، گفت: در پریباد در نهایت خواننده ممکن است مانند دنیای رسانهزده امروز به دلیل حجم وسیع اخبار به سرگشتگی مبتلا شود، ولی هر فردی به فراخور ذهن خود میتواند از آن لذت ببرد.
سپس نبی در ادامه با طرح این سوال که «چه میشود که نویسنده امروز سراغ فرهنگ اساطیری خودش میرود؟» گفت: فردوسی در نگارش شاهنامه احساس خطر میکند، چرا که نابودی فرهنگ را محرز میبیند. شاید آقای علومی هم چنین احساس خطری کرده. شاید هم ایشان آنقدر احساس خطر کردهاند که نیاز دیدهاند تا انبوهی از قصهها و روایتها را در دل این کتاب بیاورند تا خواننده به درک مورد نظر نویسنده برسد و لذت ببرد.
این منتقد در ادامه به نظامهای دوگانه در این رمان اشاره کرد و گفت: بنیان کار این اثر براساس نظام «مادرشاهی» است. نظام ارباب رعیتی و سنت و مدرنیته نیز دیگر المانهای دوگانه این اثرند که البته در وجه مدرنیته جنبههای منفی آن دامنگیر این ناکجاآباد میشود و آن را نابود میکند.
نبی در بخش دیگری از سخنانش به پیروزمندی «بیدخت» نماد زن خیر و وجود اعداد اسطورهای و توتمهای مورد استفاده در این اثر اشاره کرد.
شیرزادی در بخش پایانی این نشست با جمعبندی سخنانش گفت: مهمترین ویژگی این رمان نظام روایتی است که نویسنده آن را انتخاب کرده. این روایت نظم منسجمی دارد و با وجود فراز و فرود، مخاطب میل دارد آن را دنبال کند. آقای علومی از معدود نویسندگان ماست که زبان شسته و رفته و رنگینی در داستان هایش دارد.
این داستاننویس تصریح کرد: من برخلاف نظر آقای آبادیان معتقد نیستم که کتاب باید حجمش کم شود؛ همانطور که خیلی از منتقدان درباره کلیدر، مدار صفر درجه و کتابهای مانند «خانواده تیبو» هم این را گفتهاند. ولی به عنوان مدافع داستان های موجز و فلش فیکشن، معتقدم وقتی رمانی با ارزش است،اگر حجیم هم باشد،خواننده از مطالعه آن احساس زیان نمیکند.
نویسنده سه شنبه قرقی تصریح کرد: باید موضوع نوشتن هر اثر را نویسندگان براساس دغدغه هایشان انتخاب کنند. مهم آن است که نویسنده درباره موضوعی داستان بنویسد که ذهنش با آن درگیر است،چرا که همیشه برای نوشتن درباره مفاهیمی که تجربه نکرده ایم و دغدغه مان هم نیست فرصت داریم.
وی افزود: در سیر آثار محمدعلی علومی ادبیات اسرارآمیز و رمز و رازدار آمیخته به اوهام را میبینم. این نوع ادبیات برای مخاطبان عام و خاص جذابیت دارد.
پریباد اسفند سال گذشته (1390) از سوی نشر «آموت» به چاپ رسید و برنده جایزه کتاب فصل شد.