عیدی‌گردش

عشق‌مان این بود که عید بشود و یک روز مردانه‌ها خانه‌به‌خانه بیایند عیدی‌گردش و فردای‌اش زنانه‌ها خانه‌به‌خانه بروند عیدی‌گردش و روز سوم بروند روستای پایین رودخانه و روز چهارم، آن‌ها بیایند دهات ما. این آمد و رفتن‌ها خیلی خوب نور داشت؛ اگرچه که اغلب‌اش یا توی باران بود یا توی برف و اگر هم این دو تا نبودند، در مه بود. حالا همه‌ی آن آدم‌ها رفته‌اند به مه‌ستان.


https://neshanak.art/%D9%86%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%86%DA%A9-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85/

سایت فروش

آموت در آپارات

آموت در شبکه های اجتماعی

 

دانلود کتابنامه آموت

کتابفروشی آموت

 

تمامی حقوق مطالب محفوظ است 2024© طراحی شده بوسیله کتابدار

جستجو