ایوب بی نیاز: «پرسيد دانا از مينوي خرد كه كدام زمين شادتر است؟ مينوي خرد پاسخ داد كه آن زمين شادتر است كه مرد پارساي راست گفتار در آن نشيمن كند.»
اين جملات از كتاب تازه چاپ آسمانكت (Asaman-kat) نوشته عبدالرحمان عمادي است كه به تازگي توسط انتشارات آموت چاپ و وارد بازار نشر شده است. عبدالرحمان عمادي شاعر، پژوهشگر تاريخ ايران و متخصص زبانشناسي است. البته او در زبانشناسي از يك متدلوژي خاص خود تبعيت ميكند. در زبانشناسي مثل يك باستانشناس است، كه از دل خروارها خاك، اشياي ناب و قيمتي كه همان آداب و رسوم باشد را بيرون ميكشد. برخي از فيلسوفان معتقدند كه معضلات فلسفي از كاربرد نادرست زبان ناشي ميشود. بين چيزها در واقعيت، انديشه در ذهن آدمي و زبان تناظري مستقيم و منطقي برقرار است. به همين دليل زبان و ذهن نوعي تصوير از واقعيتي تشكيل ميدهند كه در جهان با آن متناظرند. همه واقعيتهاي جهان به اين اعتبار واقعيتاند كه ميتوانيم درباره آنها حرف بزنيم و تصورشان كنيم. ابتدا بد نيست بدانيم عنوان كتاب به چه معناست؟ آسمانكت يك واژه در زبان ديلمي است. اين واژه را كه در اصل ميتوان يك پديده ناتوراليستي محض دانست كه در زبان فارسي صاعقه ناميده ميشود. همانگونه كه پژوهشگر نقل ميكند:
«در افسانه ديلمي، فرود آمدن صاعقه را در ميان آب چشمه، باعث ايجاد حربه يا گوهري مثل الماس ميپنداشتهاند.» نيز در اساطير يونان صاعقه و برق از نشانهها و ابزارهاي ZEOS زئوس دانسته ميشد كه پديد آمدنش را گاهي نشانه خشم و آسيب و گاه پيك فيروزي ميشمردند. گزنفون نوشته، كوروش در يكي از سفرهاي جنگي خود هنوز از دروازه شهر بيرون نيامده بود كه رعد و برق در آسمان پديد آمد. چون پارسيان پديد آمدن رعد و برق را نشانه فرخنده فالي ميدانستند كوروش و پدر او آن را نشانه پيروزي در آن سفر دانستند.
كتاب شامل پنج مقاله است:
1)شعري در باره آفرينش شادي براي مردم كه نوزده بار در سرخط نوشتارهاي تاريخ قديم بازگويي شده
2) آسمانكت (Asaman-kat)
3) آب استه در كوهستان طبرستان
4) ستايش رام يالام در ديلم؛ نشانههايي از ستايش عنصر باد
5) كدوزني
درواقع پنج فصل كتاب به معني پنج رسم از رسوم ايرانيان است.
جالب اينجاست كه بدانيم طرح روي جلد هم خود يكي از رسوم را توضيح ميدهد.
آئين كدوزني يعني تير بر گوي زدن كه به نشانه مهر و عشق است.
نويسنده درصدد است تا مشابهتها و اشتراكات زباني را در زبانهاي ايران قديم و زبانهايي كه امروز خود به دليل جغرافياي مستقل زباني جدا از زبانهاي ايراني دارند، پيدا كند و يكي بودن ريشههاي آنها را به اثبات برساند.
او همچنين شرحي مفصل از اشتراكات زبان در كتب مذهبي و مقدس ارائه ميدهد. در زبانهاي ايراني و عربي اشتراكاتي مييابد كه در كتب غيرفارسي و عربي منجمله زبانهايي كه از آن به نام «هند و اروپايي» اسم ميبرند، يافت ميشود. عمادي نقبي ميزند بر فلسفهاي كه شايد ايرانيان خيلي پيشتر از تالس و آناكسيمن درمورد آب و باد (هوا) گفتهاند. همان گونه كه ميدانيم فيلسوفان معروف به «پيش سقراطي» مثل امپدوكلس مدعي بودند جهان هستي از چهار عنصر آب، باد، آتش و خاك ساخته شده است و جهان را ميتوان از طريق اين عناصر متحرك توضيح داد. عمادي اين گونه توضيح ميدهد: آب، به عنوان يكي از مهمترين عناصر طبيعت كه مايه هستي و زندگي جانداران است در جهانشناسي ديرين مردم همه جاهاي فلات ايران و پيرامونهاي آن شالوده آغازين هستي گمان ميشده و آن را مادر پديدهها ميپنداشتهاند.
منتشر شده در روزنامه ایران / پنجشنبه 17 دی 88/ صفحه 14