وقتی چند روز پیش زنگ زدند که #زاهو، برگزیدهی چهارمین دورهی جایزه #کتاب_سال #استان_قزوین (جایزه دکتر #قاسم_انصاری) شده، ذوق کردم اما فکر نمیکردم بتوانم خودم حضور پیدا کنم.
اقبال همراهام بود و شرایط مهیا شد تا به #سالن_میرعماد بیایم که سی و چند سال پیش، وقتی جوانی شانزدههفدهساله بودم، زیر نظر زندهیاد #ابراهیم_فرخمنش، نمایش «آنکه گفت آری و آنکه گفت نه» را تمرین میکردیم.
آقای #رضا_رفیع، مجری حرف میزد و از #عبیدزاکانی و #دهخدا و #نسیم_شمال میگفت و من توی سرم تمرین بیان و بدن میکردم.
زاهو داستانی از دل تاریخ است و در روزگار #قاجار میگذرد که چون اینروزها هراس از خشکسالی و بیآبی داشتند. و مدقلی راوی عاشق که پس از سفر از مناچال، به #دریاچه_اوان رفته و به میلک برگشته و در زمانی از زندگیاش چاربدار (چهارپادار) میشود و بار از #قزوین به #الموت و #اشکور میبرد و وقتی به قزوین و #دروازه_درب_کوشک میرسد سراغ علافراسته و #بازار_قزوین را میگیرد و ... از عجایب اینکه مراسم امشب در سالنی در دوقدمی دروازهدربکوشک برگزار شد.